بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۲: رنگ حنا درکفم بهار ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رنگ حنا در کفم بهار ندارد آینه ام عکس اعتبار ندارد حاصل هر چار فصل سر و بهار است نشئهٔ آزادگی خمار ندارد بی گل رو یت ز رنگ گلشن هستی خاک به چشمی که او غبار ندارد گرد من آنجا که در هوای تو بالد جلوه طاووس اعتبار ندارد طاقت دل نیست محو جلوه نمودن آینه در حیرت اختیار ندارد وحشت اگر هست نیست رنج علایق وادی جولان ناله خار ندارد یک دل وارسته در جهان نتوان یافت یک گل بیرنگ و بو بهار ندارد صید توهم شکار دام خیالیم ناقه به گل خفته است و بار ندارد عالم امکان چه جای چشم تمناست راهگذر پاس انتظار ندارد صافی دل چیست از تمیز گذشتن آینه با خوب و زشت کار ندارد تا نکشی رنج وحشتی که نداری نغمهٔ آن ساز شو که تار ندارد بیدل از آیینه ام مخواه نمودن نیستی ام با کسی دچار ندارد بیدل دهلوی