بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۳۵: حسرتی در دل از آن لاله قبا میپیچد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حسرتی در دل از آن لاله قبا می پیچد که چودستار چمن بر سر ما می پیچد نبض هستی چقدرگرم تپش پیمایی ست موی آتش زده بر خویش چها می پیچد تا نفس هست حباب من و جولان هوس نیست آرام سری را که هوا می پیچد چه زمین و چه فلک گوشهٔ زندان دل است ششجهت کلفت این تنگ فضا می پیچد نالهٔ ما به چه تدبیر تواند برخاست همچو نی صد گره اینجا به عصا می پیچد ناتوانی که به جز مرگ ندارد سپری به چه امید سر از تیغ قضا می پیچد استخوان بندی اوهام ز بس بی مغز است آرزوها همه بر بال هما می پیچد صورخیزست ندامت ز شکست دل ما که بساط دو جهان را به صدا می پیچد عبرت مرگ کسان سلسلهٔ خجلت ماست رشته از هرکه شود باز به ما می پیچد قدرت افسانهٔ ابرام نخواهد بیدل نفس ازبی اثریها به دعا می پیچد بیدل دهلوی