بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۱۰: تنگی آورده خانهٔ صیاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تنگی آورده خانهٔ صیاد یک دو چاک قفس کنید زیاد سیرآن جلوه مفت فرصت ماست نوبهاریم چشم بد مرساد عشق چون شمع در تلاش سجود سر ما را به پای ما سر داد نفس آنست آنکه تا رسید به لب گرد ما چون سحر قیامت زاد دل تنگ آخر از جهان بردبم عقده ای داشتیم و کس نگشاد بیستون در غبار سرمه کم ست ناله هم رفت در پی فرهاد چیست شغل جهان حیرانی خاک خوردن به قدر استعداد ازکف وارثان نرفت برون زر قارون ، عمارت شداد خفته ای زیر سقف بی دیوار عیش این خانه ات مبارک باد یار عمری ست نام ما نگرفت این فراموشی ازکه دارد یاد نامه دل بود درکف امید برکه خواندم که باز نفرستاد تا چراغم رسد به خاموشی همه شب سرمه می کنم ایجاد گردم این نه قفس نمی یابد گر به زیر پرم کنند آزاد چون سپندم در آتشی که مپرس سرمه گردم اگرکنم فریاد محمل شمع می کشم بیدل خدمت پا به گردنم افتاد بیدل دهلوی