بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۷۵: نسزد به وضع فسردگی ز بهار دل مژه بستنت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسزد به وضع فسردگی ز بهار دل مژه بستنت که گداخت جوهر رنگ و بو به فشار غنچه نشستنت مکش ای حباب بقا هوس، الم ستمگری نفس چقدر گره به دل افکند خم و پیچ رشته گسستنت به تکلف قدح هوس سر وبرگ حوصله باختی نرسیده نشئهٔ همتی ز ترنگ ذوق شکستنت چه نمود فرصت بیش وکم که رمیدی از چمن عدم ننشست رنگ تاملی چوشراربرزخ جستنت تو نوای محفل غیرتی ز چه روفسردهٔ غفلتی نفسی که زخمه به تار زد که نبود اشارهٔ رستنت همه دم ز قلزم کبریا تب شوق می زند این صلا که فریب موج گهر مخور ز دو روزه آبله بستنت چه وفاست بیدل سخت جان که دم جد ایی دوستان جگر ستمزده خون شود ز حیای سینه نخستنت بیدل دهلوی