بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۳۳: تو ازآن خلوت یکتا چه خبر خواهی داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو ازآن خلوت یکتا چه خبر خواهی داشت گر شوی حلقه که چشم آنسوی در خواهی داشت زبن شبستان هوس عشوه چه خواهی خوردن شمع سان گل به سر از باغ سحر خواهی داشت یک عرق وارگر از شرم طلب آب شوی تا ابد درگره قطره گهر خواهی داشت شب وصل است کنون دامن او محکم دار پاس ناموس ادب وقت دگرخواهی داشت تهمت نام تجرد به مسیحا ستم است میخلی در دل خود سوزن اگر خواهی داشت یک حلب شیشه گر از هر قدمت می جوشد خاطرآبله در سیر و سفر خواهی داشت گر بسوزی ورق نه فلک ازآتش عشق یادگار من و دل یک دو شرر خواهی داشت بیدل این بار امانت به زمین سود سرت تاکجاجامهٔ معشوق به بر خواهی داشت بیدل دهلوی