بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۹۳: محرم حسن ازل اندیشهٔ بیگانه نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محرم حسن ازل اندیشهٔ بیگانه نیست رنگ می گردد به گرد شمع ما پروانه نیست از نفسها نالهٔ زنجیر می آید به گوش در جنون آباد هستی هیچکس فرزانه نیست بسکه یادت می دهد پیمانهٔ بی هوشی ام اشک هم در دیده ام بی لغزش مستانه نیست غیر وحشت کیست تا گردد مقیم خانه ام سیل هم بیش از دمی مهمان این ویرانه نیست گریهٔ شبنم پی تسخیر گل بیهوده است طایران رنگ را پروای آب و دانه نیست بهره از کسب معارف کی رسد بی مغز را سرخوشی از نشئهٔ می قسمت پیمانه نیست سیل اشکم در دل شبنم نفس دزدیده است از ضعیفی ناله در زنجیر این دیوانه نیست زبنهار ایمن مباش از ظالم کوته زبان می شکافد سنگ را آن اره کش دندانه نیست هرگز افسون مژه بر هم زدن نشنیده ایم ما سیه بخان شبی دارپم لیک افسانه نیست عمرها چون سرمه گرد چشم او گردیده ایم مستی انشا نامهٔ ما بی خط پیمانه نیست شور ما چون رشتهٔ ساز از زبان نیستی ست نغمه ها می نالد اما هیچکس در خانه نیست عشرتم بیدل نه بریک دور موقوف است و بس اشک خواهد سبحه گردانید اگر پیمانه نیست بیدل دهلوی