بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۸۳: رنگم درین چمن به هوس پر زننده نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رنگم درین چمن به هوس پر زننده نیست یعنی پر شکسته به جایی رسنده نیست عمری ست موج گوهر ما آرمیده است نبض نگه به دیده حیران جهنده نیست افتاده ایم در قدم رهروان بس است ما راکه همچو آبله پای دونده نیست گرد نیازم از سرکویت کجا روم بسمل اگر پری بفشاند پرنده نیست حسرت به نام بوسه عبث فال می زند نقش تبسمی به نگین تو کنده نیست از حرص بی قناعتی خاکیان مپرس تا نام بندگی است خدایی بسنده نیست بگذار تا هوس پر و بالی زند به هم آنجاکه جلوه است نظرها رسنده نیست می تازد از قفای هم اجزای کاینات این مشت خاک غیر عنان فکنده نیست چون سایه باش یک قلم آیینهٔ نیاز آن را که سجده جزو بدن نیست بنده نیست چون صبح این دری که به رویت گشوده اند پاشیدن غبار نفسهاست خنده نیست ای بیکسی بنال به دردی که خون شوی عمری ست رنگ باخته ایم وپرنده نیست بیدل چه انتظار وکدام آرزوی وصل چشم به خواب رفتهٔ بختم پرنده نیست بیدل دهلوی