بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۸۲: راحت کجاست گر دلت از خویش رسته نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راحت کجاست گر دلت از خویش رسته نیست درآتش است نعل سپندی که جسته نیست جز وحشت از متاع جهان برنداشتیم بر ما مبند تهمت باری که بسته نیست دیوانهٔ تصرف دشت محبتم خاری نیافتم که به پایی شکسته نیست صد رنگ جیب غنچه وگاب واشکافتیم رنگینیی به الفت دلهای خسته نیست افسون حیرتم ز تو قطع نظر نکرد پیچیده است رشتهٔ سازم گسسته نیست افسردگی به شعلهٔ همت چه می کند خورشید زبر خاک هم از پا نشسته نیست دل جمع کن ، به حاصل اسباب پر مناز گل را حضورغنچه درآغوش دسته نیست در کارخانه ای که شکست آب و رنگ اوست کار دگر چو بستن دل دست بسته نیست بیدل به طبع بیخود ی ات بوی راحتی ست رنگی شکسته ای که به رنگ شکسته نیست بیدل دهلوی