بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۹: تومست وهم ودرین بزم بوی صهبا نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تومست وهم ودرین بزم بوی صهبا نیست هنوزجزبه دل سنگ جای مینا نیست خیال عالم بیرنگ رنگها دارد کدام نقش که تصویر بال عنقا نیست بمیر وشهره شوای دل کزین مزار هوس چراغ مرده عیان است و زنده پیدا نیست به چشم بسته خیال حضور حق پختن اشاره ای ست که اینجا نگاه بینا نیست دلت به عشوهٔ عقبا خوش است ازین غافل که هرکجا، تویی، آنجا به غیر دنیا نیست به هرچه وارسی از خودگذشتنی دارد به هوش باش که امروز رفت وفردا نیست به نامیدی ما، رحمی ، ای دلیل فنا! که آشیان هوسیم ودرین چمن جا نیست حریرکارگه وهم را چه تار و چه پود قماش ما ز لطافت تمیزفرسا نیست تو جلوه سازکن و مدعای دل دریاب زبان حیرت آیینه بی تقاضا نیست غریق بحر ز فکر حباب مستغنی ست رسیده ایم به جایی که بیدل آنجا نیست بیدل دهلوی