بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۰: صفای حال ما مغشوش رنگیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صفای حال ما مغشوش رنگیست عدم را نام هستی سخت ننگیست ز قید سخت جانیها مپرسید شرار ما قفس فرسوده سنگیست به هر جا بال عجز ما گشودند پر پرواز نقش پای لنگی ست نواهایی که دارد ساز زنجیر ز شست شهرت مجنون خدنگیست جهان گرد سویدای که دارد ز داغ لاله این صحرا پلنگیست سراپا بالم و از عجز طاقت چوگل پروازم از رنگی به رنگیست چو شمع از فکر هستی می گدازم بغل واکردن جیبم نهنگیست شکستن شاقی بزم است هشدار می و مینا و جام اینجا نرنگیست جهان ، جنس بد و نیکی ندارد تویی سرمایه هر جا صلح و جنگیست به یکتایی طرف گردیدنت چند خیال اندیشی آیینه زنگیست نواپروردهٔ عجزیم بیدل درین دریا خم هر موج چنگیست بیدل دهلوی