بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۲۵: موج جنون میزند، اشک پریشان کیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
موج جنون می زند، اشک پریشان کیست ناله به دل می خلد بسمل مژگان کیست پای روان وداع ، راه به کوی که برد دست به دل بسته ام ، محرم دامان کیست یاد خرام توام ، می برد از خویشتن قامت برجسته ات ، مصرع دیوان کیست دیده گر از جلوه ات میکدهٔ نار نیست اشک چکیدن خرام لغزش مستان کیست سرمه ز خاکم برد چشم غزالان ناز بخت سیه بر سرم سایهٔ مژگان کیست لخت دلی در نظر این همه چاک جگر حیرتم آیینه گر شانه گریبان کیست قطرهٔ ما چون حباب ، سینهٔ دریا شکافت همت پرواز ما خندهٔ توفان کیست گرنه تپشهای دل فال جنون می زند شعله نقاب اینقدر نالهٔ عریان کیست رشتهٔ امواج را، عقده نگردد حباب آبله در راه شوق مانع جولان کیست غیر محبت دگر دین چه و آیین کدام امت پروانه باش سوختن ایمان کیست بیدل ازین مایده دست هوس شسته ایم پهلوی دل خورده را آرزوی نان کیست بیدل دهلوی