بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۷: بزم پیریکزقد خمگشتهٔ ما چنگ اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بزم پیری کزقد خم گشتهٔ ما چنگ اوست برق آه ناامیدی شو؟ی آهنگ اوست دل به وحشت نه که چرخ سفله فرصت دشمن است روز و شب یک جنبش مژگان چشم تنگ اوست وادی عجزی به پای بیخودی طی کرده ام کزنفس تا ناله گشتن عرض صد فرسنگ اوست بیقرار شوق را چون موج نتوان دید سهل شورش دریای امکان یک شکست رنگ اوست نسبت خاصی ست محو شعلهٔ دیدار را حیرتی دارم که گر آیینه گردم ننگ اوست دل عبث دربند تمکین خون طاقت می خورد ای خوش آن مینا کهٔاد استقامت سنگ اوست صافدل هرگز غبار خویش ننماید به کس آنچه درآیینهٔ روشن نبینی زنگ اوست دوری و نزدیکی از زیر و بم ساز دویی ست هجر و وصلی نیست اینجا پردهٔ نیرنگ اوست عضو عضوم را خیالش مرغ دست آموزکرد گرکند پرواز رنگم چون حنا در چنگ اوست نیست جای عشق بیدل مسند فرزانگی این شهنشاهی ست کز داغ جنون او رنگ اوست بیدل دهلوی