بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۹: بیقراریهای چرخ از دست کجرفتاری است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیقراریهای چرخ از دست کجرفتاری است خاک را آسودگی از پهلوی همواری است نیست غیراز سوختن عید مذلت پیشگان خار را در وصل آتش پیرهن گلناری است از مزاج ما چه می پرسی که چون ریگ روان خاک ما چون آب از ننگ فسردن جاری است گر ز دست ما نیاید هیچ جانی می کنیم نالهٔ بلبل درین گلشن گل بیکاری است آبروخواهی ، مقیم آستان خویش باش اشک را از دیده پا بیرون نهادن خواری است پرفشانی نیست ممکن بسمل تصویررا زخمی تیغ تحیر از تپیدن عاری است دست همت آستین می گردد از خالی شدن سرنگونی مرد را از خجلت ناداری است شعله خاکسترشود تا آورد چشمی به هم یک مژه آسودگی اینجا به صد دشواری است غیر تیغ اوکه بردارد سرافتادگان خفتگان را صبح روشن صندل بیداری است بگذر از فکر خرد بیدل که در بزم وصال گردش آن چشم میگون آفت هشیاری است بیدل دهلوی