بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۰: چون سپند آرام جسم دردناکم ناله است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون سپند آرام جسم دردناکم ناله است برق جولانی که خواهد سوخت پاکم ناله است صد گریبان نسخهٔ رسوایی ام اما هنوز یک الف ازانتخاب مشق چاکم ناله است از علمداران یأسم ، کار اقبالم بلند کز سمک تا عالم اوج سماکم ناله است کس نمی فهمد زبان خاکساریهای من ورنه هرگردی که می خیزد ز خاکم ناله است ازگداز عافیت؟کی برون جوشیده ام بادهٔ درد دلم رگهای تاکم ناله است تا نفس برخویش بالد یأس عریان می شود بی رخت صد پیرهن سامان چاکم ناله است کس بدآموز نزاکت فهمی الفت مباد خامشی هم بی تواز بهرهلاکم ناله است گم شدم از خویش تحریک دل آوازم نداد این جرس بیدل نمی دانم چراکم ناله است بیدل دهلوی