بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۶: هرکجا دستت برون از آستینگردیده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکجا دستت برون از آستین گردیده است شاخ گل از غنچه ها دامان چین گردیده است نیک و بد درساز غفلت رنگ تمییزی نداشت چشم ما از بازگشتن کفر و دین گردیده است رفتن از خود سایه را آیینهٔ خورشید کرد رنگ ما بی دست و پایان اینچنین گردیده است روزگاری شد که سیل گریه محو قطرگی ست خرمن ما از چه آفت خوشه چین گردیده است گرم جولان هر طرف رفته ست آن برق نگاه دید ه ها چون حلقه های آتشین گردیده است بر بزرگان از طواف خاکساران ننگ نیست چرخ با آن سرکشی گرد زمین گردیده است این املهایی که احرام امیدش بسته ای تا به خود جنبی نگاه واپسین گردیده است هرکجا از ناتونی عرض جولان داده ایم سایهٔ ما خال رخسار زمین گردیده است نارساییهای طاقت انتظار آورد بار ای بسا جولان که از سستی کمین گردیده است از قد خم گشته بیدل بر زمین پیچیده ایم خاکساری خاتم ما را نگین گردیده است بیدل دهلوی