بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۷۶: دل عمرهاست آینه ترتیب داده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل عمرهاست آینه ترتیب داده است ای ناز مشق جلوه که این صفحه ساده است تا دیده سجده ا ی به خیالت ادا کند صد سر به کسوت مژه گردن نهاده است از محو جلوه ، گر همه تمثال برکشد حیرت مقام جوهر آیینه داده است زحمتکش ستمکدهٔ ناتوانی ام بار جهان چو سایه به دوشم فتاده است در عرصه ای که رخش خرامت جنون کند گل گر سوار رنگ برآید پیاده است ما را خیال آن مژه افسون بیخودی ست از رشته های تاک مگو موج باده است گو تنگ باش دیدهٔ خست نگاه عقل دشت جنون و دامن صحر گشاده است عجز و غرور خلق گر آید به امتحان پرواز های ذره زگردون زیاده است مشق ستم ز طینت ظالم نمی رود زور کمان دمی که نمانده کباده است چون شمع منع سر به هواتازی ات نکرد از پا نشستنی که به پیش ایستاده است نقش جهان نتیجهٔ اندیشه دویی ست نیرنگ شخص و آینه تمثال زاده است روزی دو از هوس تو هم ای وهم پرفشان عنقا در آشیان مگس بیضه داده است بیدل چوشمع بر خط تسلیم خاک شو ای پر شکسته ! در قفس آتش فتاده است بیدل دهلوی