بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۷۱: گلدستهٔ نزاکت حسنت که بسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گلدستهٔ نزاکت حسنت که بسته است کز بار جلوه رنگ بهارت شکسته است از ضعف انتظار تو در دیدهٔ ترم سررشته نگاه چو مژگان گسسته است هرگز نچیده ایم جز آشفتگی گلی سنبل به باغ طالع ما دسته دسته است بسی جلوهٔ تو ای چمن آرای انتظار جوهر به چشم آینه مژگان شکسته است از قطره تا محیط تسلی سراغ نیست آسودگی زکشورما باربسته است از سنگ برنیامده زندانی هواست یارب شرار من به چه امید جسته است رنگم چه آرزو شکند کز شکست دل درگوش این شکسته صدایی نشسته است بر ناخن هلال فلک پرحنا مبند رنگینیش به خون جگرهای خسته است بگذر ز دام وهم که گدستهٔ مراد با رشته های طول امل کس نبسته است عیش از جهان مخواه که چون نالهٔ سپند این مرغ درکمین رمیدن نشسته است بیدل خموش باش که تا لب گشوده ای فرصت به کسوت نفس از دام جسته است بیدل دهلوی