بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۷: نه عشق سوخته و نه هوسگداخته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه عشق سوخته و نه هوس گداخته است چو صبح آینهٔ ما نفس گداخته است سلامت آرزوی وادی رحیل مباش که عالمی به فسون جرس گداخته است به خلق سبقت اسباب پختگی مفروش که بیشتر ثمر پیشرس گداخته است ز نقد داغ مکافات خویش آگه نیست داغ شعله به این خوش که کس گداخته است ز انفعال تهی نیست لذت دنیا عسل مخواه که اینجا مگس گداخته است غبار مشت پر ما نیاز دام کنید که عمرها به هوای قفس گداخته است ترحم است برآن دل که گاه عرض و نیاز ز بی نیازی فریادرس گداخته است مگر شکست به فریاد دل رسد ور نه درای محمل مقصد نفس گداخته است طلسم هستیِ بیدل که محو حسرت اوست چو ناله هیچ ندارد ز بس گداخته است بیدل دهلوی