بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۸: زین سال و ماه فرصت کارت منزه است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زین سال و ماه فرصت کارت منزه است مژگان دمی که سایه کند روز بیگه است تا کی غرور چیدن و واچیدن هوس در خانه این بساط که افکنده ای ته است سعی نفس چو شمع به پستی ست رهبرت چندانکه -ریسمان تو دارد اثر چه است بی وهم پیش و پس گذر، ای قاصد عدم خواهی دچار امن شد آیینه در ره است فرصت کجاست تا غم سود و زیان کشی این ما و من چو عمر شرر مرگ ناگه است اقبال مردکار مکافات ظلم نیست زنن فتنه گر تو غافلی ادبار آگه است افسون جاه می کشد آخر به خسّتت چون آستین درازکنی دست کوته است انکار عاجزان مکن ای طالب کمال در ناخن هلال کلید در مه است از معنی دعای بت و برهمن مپرس این رام رام نیست همان الله الله است بیدل تأملی که درین بزم شیشه را یکسر صدای ربختن اشک قهقه است بیدل دهلوی