بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۱: چون سایه بسکهکلفت غفلت سرشت ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون سایه بس که کلفت غفلت سرشت ماست بخت سیاه نامهٔ اعمال زشت ماست گرد ون به فکر آفت ماکم فتاده است مانند خم ، همیشه ، سرما و خشت ماست چون غنچه درکمین بهاری نشسته ایم چاکی اگر دمد زگریبان بهشت ماست در سینه دل به ضبط نفس آب کرده ایم ناقوس از ستم زده های کنشت ماست سودای طره ات ز سر ما نمی رود چون شعله دوددل رقم سرنوشت ماست تهمت مبند بیهده بر دوش وهم غیر خار وگل بساط جهان خوب و زشت ماست اشکی ز الفت مژه دل برگرفته ایم هر دانه ای که ریشه ندارد زکشت ماست پوشیده نیست جوهر نظاره مشربان آیینه لختی ازدل حیرت سرشت ماست بیدل بنای ریختهٔ درد الفتیم گرد جفا و داغ الم خاک و خشت ماست بیدل دهلوی