بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۰۰: خنده تنها نه همین برگل و سوسن تیغ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خنده تنها نه همین برگل و سوسن تیغ است صبح را هم نفس ازسینه کشیدن تیغ است غنچه ای نیست که زخمی زتبسم نخورد باخبر باش که انداز شکفتن تیغ است در شب عیش دلیرانه مکش سر چون شمع کاین سپررا ز سحر درته دامن تیغ است مصرع تازه که از بحر خیالم موجی ست د وست را آب حیات است وبه دشمن تیغ است بی قدت سرو خدنگی ست به پهلوی چمن به خطت سبزه همان برسرگلشن تیغ است چون گل شمع به هر اشک سری باخته ایم گریه هم بی تو برای سوخته خرمن تیغ است تا به کی در غم تدبیر سلامت مردن بیش از زخم همان زحمت جوشن تیغ است چون سحر قطع تعلق زجهان آنهمه نیست رنگ چینی که شکستیم به دامن تیغ است مثل ما و فنا موج و حبابست اینجا سر زتن نیست کسی راکه به گردن تیغ است قاتل و ساز مروت نپسندی بیدل مد احسان نفس ، در نظر من تیغ است بیدل دهلوی