بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۴: وحشت مدعا جنون ثمر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وحشت مدعا جنون ثمر است ناله بال فشانده ی اثر است سوختن نشئهٔ طراوت ماست شمع از داغ خویش گل به سر است شب عشرت غنیمت غفلت مژه گر باز می کنی سحر است سنگ در دامن امید مبند فرصت آیینه داری شرر است ساز نومیدی اختیاری نیست خامشی نالهٔ شکست پر است نتوان خجلت مراد کشید ای خوش آن ئاله ای که بی اثر ا ست اشک گر دام مدعا طلبیست چشم ما از قماش گریه تر است وضع این بحر سخت بی پرواست ورنه هر قطره قابل گهر است سایه تا خاک پُر تفاوت نیست از بقا تا فنا همین قدر است درد کامل دلیل آزادیست تا نفس ناله نیست در جگر است همچو آیینه بسکه دلتنگیم خانهٔ ما برون نشین در است بیدل از کلفت شکست منال بزم هستی دکان شیشه گر است بیدل دهلوی