بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۴: سیرابی ازین باغ هوس، یاسپرست است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سیرابی ازین باغ هوس ، یاس پرست است کو صبح و چه شبنم ز نفس شستن دست است پیچ و خم موج گهر بحر خیالیم این زلف هوس را نه گشاد است نه بست است چون گرد در این عرصه عبث دست نیازی تیغ ظفرت در خم ابروی شکست است بگذر ز غم کوشش مقصود معین تیر تو، نشان خواه ، ز ناصافی شست است چون نقش نگین ، مسند اقبال میارای ای خفته فروتر ز زمین این چه نشست است دون طبع ز اقبال جز ادبار چه دارد هرچند ببالد که سر آبله پست است محکوم قضا را چه خیال است سلامت گرشیشهٔ افلاک بود درکف مست است جز شبههٔ تحقیق درین بزم ندیدیم ما را چه گنه آینه تمثال پرست است دربار نفس نیست جز احکام گذشتن این قافله ها قاصد یک نامه به دست است ای غافل از آرایش هنگامهٔ تجدید هر دم زدنت آینهٔ صبح الست است بیدل دو سه دم ناز بقا، مفت هوسهاست ما صورت هیچیم و جز این نیست که هست است بیدل دهلوی