بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۹۹: چولاله بیتو ز بس رنگ اعتبارم سوخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چولاله بی تو ز بس رنگ اعتبارم سوخت خزان به باد فنا داد و نوبهارم سوخت زمردمک نگهم داغ شد چوشمع خموش در انتظار تو سامان انتظارم سوخت هجوم حیرت آن جلوه چون پرطاووس هزار رنگ تپش در دل غبارم سوخت غبار تربت پروانه می دهد آواز که می توان نفسی بر سر مزارم سوخت نشدکه شعلهٔ من نیز بی غبار شود صفای آینهٔ وحشت شرارم سوخت به عشق نیز اثرکرد شرم ناکسی ام عرق فشانی این شعله خامکارم سوخت صبا مزن به غبار فسرده ام دامن دماغ حسرت رقصی که من ندارم سوخت چو برق آینهٔ امنیاز هستی من ز خوابگاه عدم تا سری برآرم سوخت ز تخته پاره ام ناخدا چه می پرسی فلک کشید زگرداب و برکنارم سوخت هزار برق ز خاکسترم پرافشانست کدام شعله به این رنگ بیقرارم سوخت شهید ناز تو پروانه کرد عالم را چها نسوخت چراغی که بر مزارم سوخت فلک نیافت علاج کدورتم بیدل نفس به سینهٔ این دشت از غبارم سوخت بیدل دهلوی