بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۹: به ذوق داغ کسی درکنار سوختگیها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به ذوق داغ کسی درکنار سوختگیها چو شمع سوختم از انتظار سوختگیها ز خود رمیده شرار دلی ست در نظر من بس است اینقدرم یادگار سوختگیها به هر قدم جگری زیرپا فشرده ام امشب چوآه می رسم از لاله زار سوختگیها شرار محمل شوقم گداز منزل ذوقم هزار قافله دارم به بار سوختگیها هنوز ازکف خاکسترم بهار فروش است شکوفهٔ چمن انتظار سوختگیها ز داغ صورت خمیازه بست شمع خموشم فنا نبرد ز خاکم خمار سوختگیها بیاکه هست هنوز از شرار شعلهٔ عمرم نفس شماری صبح بهار سوختگیها به سینه داغ و به دل ناله و به دیده سرشکم محبتم همه جا شعله کارسوختگیها رمیدفرصت وننواخت عشقم ازگل داغی گذشت برق و نگشتم دچار سوختگیها بضاعتی نشد آیینهٔ قبول محبت مگر دلی برد از ما به کار سوختگیها مقیم عالم نومیدیم ز عجز رسایی نشسته ام چو نفس بر مزار سوختگیها به محفلی که ادب پرور است نالهٔ بیدل خجسته دود سپند از غبار سوختگیها بیدل دهلوی