بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۷: تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحهسازیها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحه سازی ها قفس آموخت ما را صنعت قانون نوازیها جهانی را غرور جاه کرد از فکر خود غافل گریبانها ته پا آمد از دامن طرازیها غنادردسر اسباب بردارد؟ محال است این گذشتن نگذرد از آب تیغ بی نیازیها درتن دشت هوس یارب چه گوهر درگره بستم عرق شد مهرهٔ گل از غبار هرزه تازیها جنون مشرب شمع است یکسرساز این محفل جهانی می خورد آب از تلاش خودگدازیها کمال از خجلت عرض تعین آب می گردد خوشاگنجی که در ویرانه دارد خاکبازیها به اقبال ادب گر نسبتی داری مهیاکن گریبانی که از سر نگذرد گردن فرازیها تو با ساز تعلق درگذشتی از امل بیدل ندارد رشتهٔ کس بی گسستن این درازیها بیدل دهلوی