بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۲: ای رسته زگلزارت آن نرگس جادوها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای رسته زگلزارت آن نرگس جادوها صاد قلم تقدیر با مصرع ابروها نتوان به دل عشاق افسون رهایی خواند زین سلسله آزادند زنجیر ی گیسوها نیرنگ طلب ما را این دربدری آموخت قمری به سر سرو است آوارهٔ کوکوها برغنچه ستمها رفت تاگل چمن آرا شد ازگردشکست دل رنگی ست بر این روها صید دوجهان ازعدل درپنجهٔ اقبال است پرواز نمی خواهد شاهین ترازوها تا لفظ نگردد فاش معنی نشود عریان بی پردگی رنگ است اشفتگی بوها خست زکرم کیشان ظلم است به درویشان برسبزه دم تیغ است لب خشکی این جوها ما سجده سرشتان راجز عجز پناهی نیست امید رسا داریم چون سر به ته موها هر کس ز نظرهاجست از خاک برون ننشست واماند ة این صحراست گرد رم آهوها این عالم اندوه است یاران طرب اینجانیست جمعیت اگر خواهی پیشانی و زانوها قانع صفتا ن بیدل بر مائدة قسمت چون موج گهر بالند از خوردن پهلوها بیدل دهلوی