بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۷: بود بیمغزسرتند خروش مینا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود بی مغزسرتند خروش مینا امشب از باده به جا آمده هوش مینا وقت آن شدکه به دریوزه شود سر خوش ناز کاسهٔ داغ من ازپنبهٔ گوش مینا زندگی کردن ، مار به خم عجزکشید باده ، زنار وفا بست به دوش مینا تانفس هست به دل زمزمهٔ شوق رساست گم نسازد اثر باد ه ، خروش مینا ای قدح گوش شو و مژدة مستی دریاب گرم نطقی است کنون لعل خموش مینا می کشد جلوة لعل تو به کیفیت می آب حسرت ز لب خنده فروش مینا چشم و دل زیب گرفتاری سودای همند خط جام است همان حلقهٔ گوش مینا همه جا جلوه فروش است دل ، از دیده مپرس جام این بزم نهفتند به جوش مینا قلقلی راهزن گوش شد و هوش نماند ورنه صد رنگ نوا داشت خروش مینا دل عشاق زآفت نتوان باز خرید پرفشان است شکست از برو دوش مینا بیدل اندر قدح باده نظرکن به حباب تا چه دارد نفس آبله پوش مینا بیدل دهلوی