بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۲: چو شمع یک مژه واکن زپرده مست برون آ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو شمع یک مژه واکن زپرده مست برون آ بگیرپنبه ز مینا قدح بدست برون آ نه مرده چند شوی خشت خاکدان تعلق دمی جنون کن وزین دخمه های پست برون آ جهان رنگ چه دارد به جز غبار فسردن نیاز سنگ کن این شیشه از شکست برون آ ثمرکجاست درین باغ گو چو سرو و چنارت ز آستین طلب صدهزار دست برون آ منزه است خرابات بی نیاز حقیقت تو خواه سبحه شمر خواهی می پرست برون آ قدت خمیده ز پیری دگر خطاست اقامت ز خانه ای که بنایش کند نشست برون آ غبار آن همه محمل به دوش سعی ندارد به پای هرکه ازین دامگاه جست برون آ امید و یاس وجود و عدم غبار خیال است ازآنچه نیست مخور غم از آنچه هست برون آ مباش محوکمان خانهٔ فریب چو بیدل خدنگ نازشکاری زقید شست برون آ بیدل دهلوی