بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۷: چون نقش پا ز عجز نگردید روی ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون نقش پا ز عجز نگردید روی ما در سجده خاک شد سر تسلیم خوی ما بیهوده همچو موج زبان برنمی کشیم لبریز خامشی ست چوگوهر سبوی ما ای وهم عقده بر دل آزاد ما مبند بی تخم رسته است چو میناکدوی ما حیرت سجود معبد راز محبتیم غیر ازگداز نیست چو شبنم وضوی ما حرفی که دارد آینه مرهون حیرت است سیلی خور زبان نشودگفتگوی ما چون شمع سربلندی عشاق مفت نیست یعنی به قدر سوختن است آبروی ما مشهور عالمیم به نقصان اعتبار اظهارعیب چون گل چشم است بوی ما گمگشتگان وادی حیرت نگاهی ایم درگرد رنگ باخته کن جستجوی ما از بس که خوگرفتهٔ وضع ملامتیم جزرنگ نیست گرشکندکس به روی ما نتوان کشید هرزه تریهای عاریت بیدل زبحرنظم بس است آب جوی ما بیدل دهلوی