بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۲: پر تشنه است حرص فضولیکمین ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پر تشنه است حرص فضولی کمین ما یارب عرق به خاک نریزد جبین ما آه از حلاوت سخن وخلق بی تمیز آتش به خانهٔ که زند انگبین ما عمری ست با خیال گر و تاز پهلویم گردون به رخش موج گهربست زین ما غیراز شکست چینی دل کاین زمان دمید مویی نداشت خامهٔ نقاش چین ما پیغام عجز سرمه نوا باکه می رسد شاید مگس به پنبه رساند طنین ما حرفی نشدعیان که توان خواند وفهم کرد بسی خامه بود منشی خط جبین ما یارب زمین نرم چه سازد به نقش پا داغ گذشتگان نکنی دلنشین ما بشکسته ایم دامن وحشت چوگردباد دستی بلندکرد زچین آستین ما چندان نمک نداشت به خود چشم دوختن صدآفرین به غفلت غیرآفرین ما در ملک نیستی چه تصرف کندکسی عنقاگم است در پی نام نگین ما گشتیم داغ خلوت محفل ولی چوشمع خود را ندید غفلت آیینه بین ما برخاستن ز شرم ضعیفی چه ممکن است بیدل غبار نم زده دارد زمین ما بیدل دهلوی