بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۶: مپسند جزبه رهن تغافل پیام ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مپسند جزبه رهن تغافل پیام ما لعل ترا نگین نگرفته ست نام ما پوشیده نیست تیرگی بخت عاشقان آیینهٔ چراغ به دست است شام ما کس با دل گرفته چه صید آرزوکند این غنچه وا شودکه گل افتد به دام ما صد رنگ خون به جیب تأمل نهفته ایم ضبط نفس چنو زخم دل ست التیام ما همواری طبیعت پرکار روشن است مستی نخوانده است کس از خط جام ما در مکتب تسلسل عقلت نمی رسد صد داستان به یک سخن ناتمام ما معیار چارسوی دو عالم گرفته ایم یک جنس نیست قابل سودای خام ما گاهی دو همعنان سحر می توان گذشت رنگ شکسته می کشد امشب زمام ما چون سبحه اینقدر به چه امید می دود دل در رکاب اشک چکیدن خرام ما دیگر به الفت که توان چشم دوختن در عالم رمی که نفس نیست رام ما کو انفعال تا حق هستی اداکنیم چون شمع بسته برعرقی چند وام ما بیدل چو نقش پا زبنای ادب مپرس پر سرنگون فتاده بلندی ز بام ما بیدل دهلوی