بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴: اینقدر نقشیکهگلکرد از نهان و فاش ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اینقدر نقشی که گل کرد از نهان و فاش ما صرف رنگی داشت بیرون صدف نقاش ما جمع دار از امتحان جیب عریانی دلت دست ما خالی ترست ازکیسهٔ قلا ش ما زبن سلیمانی که دارد دستگاه اعتبار بر هوا یکسرنفس می گسترد فراش ما گرد عبرت در مزار یأس می باشدکفن چشم پوشیدن مگر از ما برد نباش ما محو دیداریم اما از ادب غافل نه ایم شرم نو رست آنچه دارد دیدة خفاش ما زندگی موضوع اضدادست صلح اینجاکجاست با نفس باقیست تا قطع نفس پرخاش ما ازجبین تا نقش پا بستیم آیین عرق این چراغان کرد آخر غفلت عیاش ما بیدل این دیگ خیال ازخام جوشیهاپرست ششجهت آتش زنی تاپخته گردد آش ما بیدل دهلوی