بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۵: همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت رنج خمارما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت رنج خمارما چه قیامتی که نمی رسی زکنار ما به کنار ما چو غبار ناله به نیستان نزدیم گامی از امتحان که ز خودگذشتن مانشد به هزارکوچه دچارما چقدر ز خجلت مدعا زده ایم بر اثر غنا که چورنگ دامن خاک هم نگرفت خون شکارما همه را به عالم بخودی قدحی ست از می عافیت سر و برگ گردش رنگ ببین چه خطی کشد به حصار ما دل ناتوان به کجا برد الم تردد عاجزی که چو سبحه هرقدم اوفتد به هزار آبله کار ما به سواد نسخهٔ نیستی نرسید مشق تأملت قلمی به خاک سیاه زن بنویس خط غبار ما صف رنگ لاله بهم شکن ، می جام گل به زمین فکن به بهار دامن ناز زن ز حنای دست نگار ما به رکاب عشرت پرفشان نزدیم دست تظلمی به غبار می رود آرزو نکشیده دامن یار ما نه به دامنی ز حیا رسد نه به دستگاه دعا رسد چورسد به نسبت پا رسدکف دست آبله دار ما چو خوش است عمر سبک عنان گذرد ز ما و من آنچنان که چو صبح در دم امتحان نفتد بر آینه بار ما چمن طبیعت بیدلم ادب آبیار شکفتگی زده است ساغررنگ وبو به دماغ غنچه بهار ما بیدل دهلوی