بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۷: حیرت حسنی است در طبع نگه پرورد ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حیرت حسنی است در طبع نگه پرورد ما ششجهت آیینه بالدگر فشانی گرد ما مفت موهومی ست گر ما نام هستی می بریم چون سحرگرد نفس بوده ست ره آورد ما ما به هستی از عدم پر بی بضاعت آمدیم باختن رنگی ندارد در بساط نرد ما یک تأمل چون نفس بر آینه پیچیده ایم حیرت محضیم و بس گر واشکافی گرد ما دفتر ما هرزه تازان سخت بی شیرازه است کو حیا تا نم کشد خاک بیابانگرد ما چون سحر بیهوده از حسرت نفسها سوختیم آتشی روشن نشدآخرزآه سردما نسخهٔ وحشت سواد چشم آهو خواندهایم گر سیه گردد سراپا نیست باطل فرد ما شعله راخاکستر خودهم کم ازشمشیر نیست به که گیرد عبرت از ما دشمن نامرد ما چون جرس عمری تپیدیم وز هم نگداختیم سخت جانی چند نالد بر دل بی درد ما بیدل اقبال ضعیفیهای ما پوشیده نیست آفتاب عالم عجزست رنگ زرد ما بیدل دهلوی