بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۲: با بد ونیک است یک رنگ هوس آیینه را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با بد ونیک است یک رنگ هوس آیینه را نیست اظهار خلاف هیچکس آیینه را سرمهٔ بینش جهان در چشم ماتاریک کرد شوخی جوهر بود در دیده خس آیینه را وقت عارف از دم هستی مکدر می شود چون سیاهی زیر می سازد نفس آیینه را پاک بینان از خم دام عقوبت ایمنند در نظربازی نمی گردد عسس آیینه را از تماشاگاه دل ما را سر پرواز نیست طوطی حیران ما داند قفس آیینه را حسن هرجا دست بیداد تجلی واکند نیست جز حیرت کسی ، فریادرس آیینه را چیست حیرت تانگردد پردة ساز فغان جلوه ای داری که می ساز د جرس آیینه را دل ز نادانی عبث فال تجمل می زند زین چمن رنگی به روی کاربس آیینه را عالم اقبال محو پردهٔ ادبار ماست صد هماگم کرده در بال مگس آیینه را خامشی آیینه دار معنی روشن دلی ست نیست بیدل چاره ازپاس نفس آیینه را بیدل دهلوی