بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۲: عقبهای دیگر نباشد روح از تن رسته را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عقبه ای دیگر نباشد روح از تن رسته را نیست بیم سوختن دود زآتش جسته را شکوه ازگردون دلیل تنگدستیهای ماست ناله در پرواز باشد طایر پربسته را انتظام عافیت از عالم کثرت مخواه بی ثبات است اعتبار رنگ و بوگل دسته را همچوسروآزادگان را قیدالفت راستی ست خط مسطر دام باشد مصرع برجسته را از زبان چرب و نرم خلق دارم وحشی کز دهان شیر نشناسم دهان بسته را جوهر وارستگان مشکل اگر ماند نهان راه در چشم است گرد بر زمین ننشسته را از شکسش دل نمی افتد ز چشم اعتبار کس نمی خواهد ته پا شیشه بشکسته را موج چون با یکدگر جوشیدگوهرمی شود دل توان گفتن نفسهای به هم پیوسته را غنچه ها در بستر زخم جگر آسوده اند ای نسیم آتش مزن دلهای الفت خسته را باکلام آبدارت کی رسد لاف گهر بیدل اینجا اعتباری نیست حرف بسته را بیدل دهلوی