بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۹: نظر برکجروان از راستان بیش استگردونرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نظر برکجروان از راستان بیش است گردون را که خاتم بیشتر دردل نشاند نقش واژون را شهیدم لیک می دانم که عشق عافیت دشمن چو یاقوتم به آتش می برد هر قطرهٔ خون را در آغوش شکنج دام الفت راحتی دارم خیال زلف لیلی سایهٔ بیدست مجنون را گر از شور حوادث آگهی سر درگریبان کن ! حصار عافیت جز خم نمی باشد فلاطون را نه تنها اغنیا را چرخ برمی دارد از پستی زمین هم لقمه های چرب داندگنج قارون را شعور جسم زنجیریست در راه سبکروحان که چون خط نقش بندد، پای رفتن نیست مضمون را دل است آن تخم بیرنگی که بهر جستجوی او جگر سوراخ سوراخ است نه غربال گردون را به قدرکوشش عشق ست نعل حسن درآتش صدای ثیشهٔ فرهاد مهمیز است گلگون را خیال ماسوا فرش است دروحدتسرای دل درون خویش دارد خانهٔ آیینه بیرون را حوادث مژدهٔ امن است اگردل جمع شدبیدل گهرافسانه داندشورش امواج جیحون را بیدل دهلوی