بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۲: فشاند محمل نازتگل چه رنگ به صحرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فشاند محمل نازت گل چه رنگ به صحرا که گرد می کند آیینهٔ فرنگ به صحرا به خاک هم چه خیال است دامنت دهم ازکف چو خاربن سرمجنون زدهست چنگ به صحرا کجاست شور جنونی که من ز وجد رهایی چوگردباد به یک پا زنم شلنگ به صحرا ز جرأت نفسم برق ناز عرصهٔ امکان رسانده ام تک آهو ز پای لنگ به صحرا ز سعی طالع ناساز اگر رسم به کمالی همان پلنگ به دریایم و نهنگ به صحرا فزود ریگ روان دستگاه عشرت مجنون یکی هزارشد اکنون حساب سنگ به صحرا کدورت دل خون بسته هیچ چاره ندارد نشسته ایم چو ناف غزاله تنگ به صحرا توفکرحاصل خودکن که خلق سوخته خرمن فتاده است پراکنده چون کلنگ به صحرا درین جنونکده منع فضولی ات نتوان کرد هوس به طبع تو خودروست همچو بنگ به صحرا مباش غرهٔ نشوو نمای فرصت هستی خرام سیل کند ناکجا درنگ به صحرا زهی به دامن ما موج این محیط چه بندد گذشته ایم پرافشانتر از خدنگ به صحرا به عالم دگر افتادگرد وحشت بیدل نساخت مشرب مجنون ما زننگ به صحرا بیدل دهلوی