اوحدی مراغه ای
جام جم
در عروج روح به عالم اصلی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پدری داری اندرین بالا گشته در اصل و در گهر والا گر ازین قبه ره به دریابی خویش را پیش آن پدر یابی پدرت را برادران هستند همه را جفت و مادران هستند سر به سر نور و جمله روحانی فارغ از ننگ عالم فانی طلب آن تبارو خویشی کن روی در روی فضل و پیشی کن تو درین چارمیخ طبع و هوا نام ایشان مبر، که نیست روا نکنی امتزاج با انجم تا نگیری طبیعت پنجم خر عیسیست این تن مردار سوزن او تعلق و پندار چه شوی بستهٔ خر و سوزن؟ زین دو بیگانه خیمه یکسوزن تا نفس هست و نفس، کاری کن گرد خویش از عمل حصاری کن مادرانند این مراکب دون پدرانت، کواکب گردون برفلک داری، ای پسر، آیا پسرا، میل کن سوی بابا مادران را به دختران بگذار صحبت این بد اختران بگذار تو چو عیسی از آن پدر زادی نه تو زین مادران غرزادی کرد ایزد ز بهر یاری تو حس ده گانه را حواری تو کاهلی را به خویش راه مده دل به این آب و این گیاه مده با خدای خود ار بدانی شد آشنا آن زمان توانی شد جهد آن کن که پاک شوی حیف باشد که خاک خاک شوی اوحدی مراغه ای