اوحدی مراغه ای
جام جم
در توکل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاری از غیر حق نه از دینست حق «ایاک نستعین» اینست گر تو این نکته را نمی دانی هر دم «الحمد» را چه میخوانی؟ عاشق دوست یاد نان نکند کز چنین دوست کس زیان نکند چون توکل کنی، مگو از غیر رخ درو کن، بتاب رو از غیر زمره ای از توکلند به رنج فرقه ای از کفایت اندر گنج هر چه او داد غایت آن باشد شکر میکن، کفایت آن باشد از توکل شوی ریاضت بین وز کفایت شوی ریاض نشین آنکه ز اسباب در غرور افتد از توکل عظیم دور افتد متوکل سبب یکی بیند متفرق در آن شکی بیند ز تفرق مباش سرگردان به توکل بناز چون مردان به اعتابش بساز و شور مکن سر او پیش غیر عور مکن بکشی سر، پسنده کی باشی؟ نکشی بار، بنده کی باشی؟ خواجگی سر بسر جمال و خوشیست بندگی ابتهال و بار کشیست تو چه دانی که سودت اندر چیست؟ نیکی و نیک بودت اندر چیست؟ گر چه دردت ز خشم و کینهٔ اوست نه دوا نیزت از خزینهٔ اوست؟ همه کس ره به کار خویش برد یار باید که یار خویش برد تکیه بر خنجر و سپاه مکن جز به ایزد به کس پناه مکن یارت او بس، به هر چه درمانی این سخن بشنو، ار مسلمانی جز توکل مبر به راه دلیل از هدایت رفیق جوی و خلیل از طهارت سلاح و مرکب ساز خود و جوشن ز طاعت و ز نماز هیکل از عصمت و کمر ز وفا مشعل و شمع و روشنی ز صفا دور باشی ز «آیةالکرسی» پیش خود میدوان، چه میترسی؟ میفرست از برای حاجب خاص نامهٔ صدق و قاصد اخلاص اهل این داوری صبورانند وآن دگر عاجزان و کورانند سر تسلیمشان فرو رفته ذوق معنی به جان فرو رفته اوحدی مراغه ای