اوحدی مراغه ای
جام جم
در مضمون این کتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نامهٔ اولیاست این نامه مبر این را به شهر هنگامه اندرین نامه بدیع سرشت ره دوزخ پدید و راه بهشت سخن مبدا و معاش و معاد اندرین چند بیت کردم یاد صفت بر و صورت فاجر حیلت دزد و حالت تاجر سخنی بی تکلفست و صلف قمری بی تبرقعست و کلف فکر در گفتنش نه پاینده ز امهات حضور زاینده نفس را این بشارتی چندند به مقاصد اشارتی چندند نام این نامه «جام جم» کردم وندرو نقش کل رقم کردم تا چو رغبت کنی جهان دیدن هر چه خواهی درو توان دیدن بشناسی درو که شاه کجاست؟ منزل او کدام و راه کجاست؟ دشمن شاهرا شکست از چیست؟ رنج دیوانه، خواب مست از چیست؟ در این خانه را که یافت کلید؟ رخ این خانگی ز پرده که دید؟ چه مسافت ز گنج تا به طلسم؟ وز مسمی چه مایه راه به اسم؟ باز دانی مقید از مطلق راه باطل جدا کنی از حق هیچ دیوت ز ره نیندازد غول رختت به چه نیندازد دور باشی ز مکرهای خفی راه یابی به ملت حنفی بتو گوید که آدمی چه بود؟ مرد چونست، و مردمی چه بود؟ سخره و رام هر دغل نشوی به ضلال مبین مثل نشوی مالت از دزد در امان ماند حالت از علم بی گمان ماند باز فکر تو چشم باز کند موکب روح ترک تاز کند گول گشتت نباشد از چپ و راست بازیابی که منزل تو کجاست؟ دیدهٔ عبرتت گشاده شود دلت از نقش غیر ساده شود تو به فتحی چنین شوی واصل و اوحدی را ثوابها حاصل گر نشاید که عذر ما خواهی دولت خواجه از خدا خواهی اوحدی مراغه ای