اوحدی مراغه ای
قصاید
قصیده شماره ۲۸ - وله غفرالله ذنوبه: بار بسیارست و راه دور در پیش، ای جوان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بار بسیارست و راه دور در پیش، ای جوان این زمان از محنت پیری بیندیش، ای جوان کیش بر بستی که نفس دیگری قربان کنی نفس خود قربان کن و بر گرد ازین کیش، ای جوان خویش را بیگانه کردن نیست نیکو، بعد ازین جهد آن کن تا کنی بیگانه را خویش، ای جوان گر همی خواهی که باشی پیر عهد دیگری خاطر پیران عهد خود مکن ریش، ای جوان کامرانی کرده ای، از روز ناکامی منال نوش کم خور، تا نباید خوردنت نیش، ای جوان چون زبردستان نکن با زیردستان بد، که زود گرگ موذی را بسوزد کشتن میش، ای جوان در دو گیتی محتشم کس را مدان، جز کردگار کین دگرها جمله درویشند، درویش، ای جوان پیش بینان پس اندیش از ملامت فارغند گر پس اندیشیست، اینک گفتم از پیش، ای جوان مگذر از فرمان خالق، رحم کن برخلق او کاوحدی چیزی نمیدانست زین بیش، ای جوان اوحدی مراغه ای