اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۸۳۴: ای هر سر مویت را رویی به پریشانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای هر سر مویت را رویی به پریشانی صد روی خراشیده موی تو به پیشانی در سینه نهان کردم سودای تو مه، لیکن بس درد که برخیزد زین آتش پنهانی آن دیگ نبایستی پختن به نیستانها اکنون که برفت آتش، با دست پشیمانی انکار مکن ما را گر بی سر و پا بینی کین کار هم از اول سر داشت به ویرانی ای یار پری پیکر، دیوانه شدیم از تو باز آی، که صد نوبت کردیم پری خوانی یک روز نمی آیی، تا در غم خود بینی صد خانهٔ چون دوزخ، صد دیدهٔ چون خانی جوری که تو، ای کافر، کردی و پسندیدی گر بر تو کنم گویی: ای وای مسلمانی! زینسان که سراسیمه گشت اوحدی از مهرت او باز کجا دارد دست از تو به آسانی؟ در وصف تو دیوانی از شعر چو پر کرد او پر بر تو کند دعوی از شرعی و دیوانی اوحدی مراغه ای