اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۸۲۵: به خرابات گذارم ندهند از خامی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به خرابات گذارم ندهند از خامی سوی مسجد نتوانم شدن از بدنامی صوفی رندم و معروف به شاهدبازی عاشق مستم و مشهور به درد آشامی سر ز ناچار بر آورده به بی سامانی تن ز ناکام فرو داده به دشمن کامی حال می خوردنم از روزن و سوراخ به شب همه همسایه بدیدند ز کوته بامی آن زبونم که اگر بر سر بازار بری بی سخن مال مرا خاص شناسد عامی دشمنم گر نتواند که ببیند نه عجب دوست نیزم نتواند ز ضعیف اندامی اوحدی وار به صد بند گرفتارم، لیک تو در این بند ندانی که برون از دامی اوحدی مراغه ای