اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۸۱۸: از چهره لاله سازی و از زلف سنبلی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از چهره لاله سازی و از زلف سنبلی تا از خجالت تو نروید دگر گلی عاقل به آفتاب نکردی دگر نگاه گر در رخ تو نیک بکردی تاملی تو خوش نشسته فارغ و اصحاب شوق را هر دم بخیزد از سر کوی تو غلغلی روی ترا تکلف زلفی بکار نیست این بس که وقتها بترازیش کاکلی در سیل خیز گریه نمی ماند چشم من گر داشتی چو چشم تو زان ابروان پلی آنرا که آرزوی گلستان وصل تست از خار خار هجر بیاید تحملی بر سر مکش که خوب ترین دستگاه تو حسنست و کار تو نبود بی تزلزلی دردا! که نقد و جنس من اندر سر تو رفت نادیده از لب تو به نوعی تفضلی ای گل، برای وصف تو در باغ روزگار بهتر ز اوحدی نبود هیچ بلبلی اوحدی مراغه ای