اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۸۰۴: بخت یار ما باشد گر تو یار ما باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بخت یار ما باشد گر تو یار ما باشی از میان بنگریزی، در کنار ما باشی دل چو در بلا افتد، رحمتی کنی بر دل غم چو فتنه انگیزد، غمگسار ما باشی چشمت ار کمان گیرد، پایمرد دل گردی زلفت ار کمین سازد، دستیار ما باشی چون به روز هجرانم، رخ ز من نپیچانی چون شب گریز آید، یار غار ما باشی خود کجا روا باشد این؟ که ما بدین گونه از تو دور وآنگهی تو هم در دیار ما باشی کار دیگران از تو راست گشت صد نوبت ساعتی چه کم گردد؟ گر بکار ما باشی جای آشتی بگذار، گر به جنگ می آیی آن چنان مکن کاخر شرمسار ما باشی زان ما شو، ای دلبر، تا ز دست هجرانت چون اجل فراز آید، یادگار ما باشی عارت آید از شوخی با کسی وفا کردن ترسی از وفاورزی، در شمار ما باشی اوحدی چو از تو شد آن خویش دان او را تا چو نام خود گویم افتخار ما باشی اوحدی مراغه ای