اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۸۰۳: تو از رنگی که بر گردی کجا همرنگ ما باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو از رنگی که بر گردی کجا همرنگ ما باشی؟ که ما را می رسد رندی و بی باکی و قلاشی بدین ریش تراشیده قلندر کی شوی؟ چون تو جوالی موی در پوشی و مشتی پشم بتراشی ازین صورت چه می خواهی؟ دوای سیرت بد کن که تقصیری نکرد ایزد درین صورت به نقاشی کجا شیرین شود کام تو از حلوای خرسندی؟ که مانند نمکدان در قفای سفرهٔ آشی ترا با دیگران جنگست و دشمن در بن خانه به گرد نفس خود بر گرد، اگر در بند پرخاشی گرت سرسبزیی باید، درین صورت به صدق دل به آب دیده باید کرد سال و ماه فراشی به درویشی و مسکینی چو دستت می دهد چیزی چرا در پای درویشان و مسکینان نمی پاشی! تو بر کن چشم معنی را و بنگر نیک، تا با خود چه رخ پوشیدگان بینی ز هر سویی به جماشی؟ بسان اوحدی این جا بنه در نیستی گردن که کاری بر نمی آید ز خود بینی و بواشی اوحدی مراغه ای