اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۸۸: ز تورانیان تنگ چشمی سواری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز تورانیان تنگ چشمی سواری در ایران به زلف سیه کرد کاری که کافر نکردست بر دین پرستی که دشمن نکردست با دوستداری دهانش خموشی، لبش باده نوشی سرش پر خروشی، میان پود و تاری به چهره چراغی، به رخساره باغی به سیرت بهشتی، به صورت بهاری ستم را به سختی دلش پایمردی طرب را به نرمی تنش دستیاری به بالا چو سروی، برفتن تذروی به پیکار شاهی، به پیکر نگاری سیاووش رویی، فرنگیس مویی فریبرز شکلی، فریدون شعاری نه جمشید، لیکن هرش بنده میری نه ضحاک، لیکن هرش زلف ماری اگر شعر گویی در آن غمزه زیبد و گر هوش بندی در آن زلف باری کزین بیژنی را بدوزد به تیری وزان رستمی را ببند به تاری شماری گر از بیدلانش بگیری نگیری دل اوحدی در شماری اوحدی مراغه ای