اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۵۹: کاکل مشکین نقاب چشم و ابرو ساختی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کاکل مشکین نقاب چشم و ابرو ساختی آن کمان پنهان بدار، اکنونکه تیر انداختی بر سمند فتنه زین دلبری بستی، ولی حملهٔ اول ز شوخی بر سر ما تاختی چون دل ما را شکار زلف خود کردی، برو کین چنین گویی نبردی تا تو چوگان باختی ما بکار خود نمی پرداختیم از مهر تو آخر آن دل را چرا از مهر ما پرداختی؟ از جهان جز رنج من چیزی نمیخواهی مگر در جهان مسکین تر از من هیچکس نشناختی گر تو با من دشمنی، چون از میان دوستان ما سپر بودیم هر نوبت که تیر انداختی؟ چارها کردی به دانش هر کسی را پیش ازین از برای اوحدی خود را چه نادان ساختی! اوحدی مراغه ای